داستان زخم نوشته حسین پناهی
پشت چراغ قرمز
پسرکی با چشمان معصوم و دستانی کوچک گفت :
چسب زخم نمی خواهید ؟
پنچ تا ، صد تومن ،
آهی کشیدم و با خود گفتم :
تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم ،
نه زخم های من خوب می شود نه زخم های تو ...
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
تاريخ : 1394/10/2 | 10:09 | نویسنده : mahtabanam |